بسم الله الرحمن الرحیم
خجسته باد زیبا ولادتش
که با (اقراء باسم ربک) آغاز
و با ( انا اعطیناک الکوثر) بیمه
وبا ( الیوم اکملت لکم دینکم ) جاودانه شد.
میلاد با سعادت خاتم الانبیا و امام جعفر صادق بنیان گذار مکتب تشیع مبارک باد.
پینوشت : عیدتون با 5 صلوات مبارک باد (الان بفرستید).
پینوشت : می دونم کم بود .
به امید ظهور دولت یار
التماس دعا
یا حق
بسم الله الرحمن الرحیم وطنم نمی فروشمت نه ، به خدا قسم که تو را چوب حراج نمی زنم. هر چه می خواهند آدم های بی صفت بکنند ، بکنند.( بی جا می کنند ). یک وجب نه یک ذره از خاک تو را بدست بی... نمی دهم. خون شهیدانت را نمی فروشم و فراموش نمی کنم. گر چه نالایقم اما خود را سرباز آقا می دانم. دیگر شمشیرم را غلاف نمی کنم در برابر بی حرمتی هایشان. دیگر نمی گذارم قلب امام و رهبر و مولایم را بلرزانند. چه بسا یاران بی بصیرت بنشینند و نگاه کنند نه اصلا وبلاگ های بسیجیان را فیلتر کنند خیال خام برشان داشته سران فتنه ، چقدر احمق اند که فکر می کنند ایران را تقدیمشان می کنیم چه فکر کردن! به خیالشان مردم دیگر کوتاه می آیند؟؟؟؟؟ جالب است که ادعا دارند مصر توانست پس چرا ما نتوانیمکسی نیست به این احمق ها بفهماند که اگر تونس و مصر و اردن توانستند که از دعای خیر مسلمین و آقا بوده. از برکات انقلاب ایران بوده حال 25 بهمن بیایند نه 26 نه اگر هر روز و شب هم بییاند به جایی نمی رسند. وطنم تو را ، انقلابمان را ، رهبرمان را ، شهیدانمان را ، غیرتمان را و ایمانمان را نمی فروشیم. پشت در پشت رهبرمان ایستاده ایم و چفیه مان را محکم بسته ایم و سینه در برابر دشمن سپر کردیم. وطنم نمی فروشمت تمام اینها پینوشت بود . شما چه می فروشید؟ وطن و غیرتتان را می فروشید؟ به امید ظهور دولت یار التماس دعا یا حق
بسم الله الرحمن الرحیم
چه زیبا بود فریاد من و تو / میان کوچه ها در زیر رگبار
صدای خشم بی اندازمان بود / تمام حرفهای روی دیوار
چه زیبا بود بند وحدت ما / که با آن دست شب را بسته بودیم
به فکر پر زدن بودیم و رفتن / اگر چه مثل مرغی خسته بودیم
چه زیبا بود شبهایی که لبها / پر از بوی گل ِ تکبیر می داد
شبی که مشتهای بسته ی ما/ به تنهایی حریف تیر بودند
چه زیبا بود شب را خواب کردن / تمام برفها را آب کردن
چه زیبا بود در تاریکی شب / نگاهی بر گل ِ مهتاب کردن
چه زیبا بود و زیباتر از آنها / که یک امروز زیبا را بسازیم
همه با یاد آنهایی که رفتند / بهار سبز فردا را بسازیم
پینوشت : دهه ی فجر مبارک .
پینوشت : با این شعر چقدر یاد قدیم افتادم.
پینوشت : میشه بگید با خوندن این شعر چه حسی داشتید ؟ البته اگه خوندین.
به امید ظهور دولت یار
التماس دعا
یا حق
بسم الله الرحمن الرحیم
گاهی آن قدر گم می شوی که دیگر پیدا نمی شوی
...گاهی آن قدر دور می شوی که دیگر نمی توانی نزدیک شوی
...گاهی آن قدر تاریک می شوی که دیگر اثری از نور نیست
...گاهی آن قدر خود در خود گم می شوی که انگار قرار نیست پیدا کنی
.....گاهی آن قدر گاهی به وجود می آید که
.....گاهی چقدر می گویی گاهی
....چقدر گاهی اتفاق می افتد
..............گاهی
پینوشت : چقدر گاهی پیش میاد
پینوشت : مراقب خودتان باشید گم نشوید
به امید ظهور دولت یار
التماس دعا
یا حق
بسم الله الرحمن الرحیم
همه جا صدای آه......
چقدر بغض!!!!!!!
چه چشمه های اشکی............
چقدر این کوچه ها تنگ است..........
چرا از لابه لای این دیوارها صدای ناله به گوش می رسد........
چقدر خاک.......
مگر اینجا حرم نبوده؟؟؟؟
مگر اینجا نوه ی بزرگ پیامبر دفن............
پس گنبد طلایش کو؟؟؟؟؟؟؟؟؟
پس بیرق زیبای روی گنبد کو؟؟؟؟؟؟؟؟
پی خادم هایش کجایند؟؟؟؟؟؟؟
نکند اشتباه آمدیم!!!!!
شما را به خدا کسی نمی داند حرم مولایم حسن بن علی کجاست ؟
همان جایی که باید یک حرم زیبا باشد!!!!!!!
همان جایی که قرار بود شیعیان با آقا برای غربت شان گریه کنند!!!
همان جایی که قرار بود به آقا بگوییم آمدم تا انتقام سیلس مادر بگیرم........
شما را به خدا . کسی نمی داند؟
من حرم مولایم را گم کردم !!!!!!!! کجاست؟؟؟؟؟؟؟
دلم می خواهد گرد و غبار حرم را با مژه هایم جارو کنم .......
کسی نمی داند؟؟؟؟؟؟ شیعیان نمی دانید؟؟؟؟
پینوشت : دل را روانه کردم به سمت بقیع....
پینوشت : کسی خرده نگیرد ولی در رویاهایم به مولا می گویم : پرچم قشنگ روی گنبد طلایتان را دوست دارم
به امید ظهور دولت یار
التماس دعا
یا حق