همه میگن فاطمیه وای بر درد پهلو,وای بر درد بازو,وای بر روی نیلی!
ولی می خواهم بگم در فاطمیه دردی بزرگ تر از همهء این دردهاست .
نه, نه, اشتباه نکنید نمی خواهم بگم وای از دل کبریایی علی ! منکر درد بزرگ ولی الله نمی شوم آنقدر بزرگ هست که اصلاً نمی شود ..........
می خواهم از دردغریبی,ازدرد بی قراری,از درد تنهایی, ازدرد سکوت واز هزاران دردی که حتئ نمی توان آنها را به زبان آورد بگویم.
هر زمانی که کسی رادوست داشته باشی مخالف دعاهایش نمی شوی , ولی اگر تو چیزی بدانی که جرات گفتن آن را به آن شخص نداشته باشی اگر هم در برابرش بادعاهایش مخالفت نکنی ولی در خلوتت دعای دیگری می کنی!!
آخه می دونین چرا میگم می خوام از دردی بزرگتر از درد پهلو شکسته ,ولی الله بگم؟
آخه اگر حضرت زهرا درد پهلو,درد بازو, درد روی نیلی ودرد خونه نشینی امیر المومنین راتحمل می کنه ولی از طرفی دلش به این خوش است که به ملاقات پدر دعوت شده.
اگر امیر المومنین درد شرمندگی از امانت داری ,درد خونه نشینی , درد مامور به سکوت را تحمل می کند ازسویی میداند که اولین شخص برای وصال حق است.
ولی ولی ولی
چقدر می شود درد سیلی خوردن مادر, بسته شدن دست ولی الله,بر داشتن گوشوارهء شکسته از روی خاک, دیدن ضربهء قبضهء شمشیر به بازو,درد اشکهای پدر بر سر بالین مادر,درد سکوت و شکایت نکردن, درد حرفی به پدر وبرادر نزدن, دیدن شکسته شدن در , دیدن پر پر شدن یاس,درد فدا شدن برادر,درد..............را متحمل شد؟؟؟
فاطمیه فقط وای از دل حسن, وای از دل حسن, وای از دل حسن
میون کوچه غروب غمِ
سینهءابرا پر ماتمِ
چشمای غنچه پر شبنمِ
وای
یه سایه بسته راه کوچه رو
گرفته راه آشیونه رو
نشونده بغض بی بهونه رو
وای
منو بزنید مادرمُ نزنید
التماس دعا
یاحق