گاهی اوقات ما آدم ها یه جوری فکر می کنیم . اصلا متوجه نمی شویم که داریم اشتباه فکر میکنیم
یعنی در اصل به نوع فکر کردن هایمان فکر نمی کنیم !!!
ای کاش می شد قبل از این که به موضوع خاصی فکر کنیم به نوع فکر کردنمان فکر کنیم.
دقت کردید گاهی سوال هایی از خودمان در فکر می پرسیم که درست نیست!
اصلا شایسته نیست به چیزهایی فکر کنیم که قشنگ نیستند.(نه در همه موارد)
با خودمان می گوییم که حالا که کسی از افکار ما مطلع نمی شود پس من می توانم به هر چیزی فکر کنم.
حتی در فکر و درون خودمان هم کار را به جایی می رسانیم که از کارهای خدا گله گذاری می کنیم.
کمی به اطراف خودمان نگاه کنیم می بینیم که کمتر کسی پیدا می شود که به اصل آفرینش یااصل تفکر فکر کند !!!
وقتی بیرون از خانه به آدم هایی که خیلی بی تفاوت از کنارشان گذر می کنیم یا از کنارمان گذر می کنند دقت کنیم
می بینیم که انگار نه انگار ما از یک خاک آفریده شدیم !! اصلا همدیگر را نمی بینیم.
ولی اگر این توانایی را داشتیم که یک عینک به چشمانمان بزنیم که می شد از درون آدم ها و افکار شان با اطلاع شد
آن وقت بود که کلی به حالِ خود و احوال دیگران می خندیدیم البته آن قدر می خندیدیم که آخرش باید اشک از روی
گونه هایمان پاک می کردیم و دیگر به هیچ چیز نمی خندیدیم.
چون می دیدم که شاید در بین ما کمتر کسی پیدا می شد که به دغدغه های این دنیا فکر نکند !!!!!
یکی در فکر قبض آب و برق یکی در فکرخرج دانشگاه بچه اش یکی در فکرقبول شدن دانشگاه(کنکور) یکی در فکر
چگونه نزول کردن یکی در فکر ریا یکی در فکر فلان گناه یکی در فکر رفیق یکی در فکر .........
کمتر کسی پیدا مشود که در فکر خدا یا امور مربوط به حق تعالئ باشد.
در واقع ما آدم ها زمانی که به گناه فکر نمی کنیم خیال می کنیم که خیلی شاه کار کردیم !!!!
نمی گوییم که باید در فکر مان فقط.......
ولی در این دوره فکر بد نکردن واقعاکار مهمی است.
واقعا کمی با خودمان خلوت کنیم ، حساب کنیم که ارزش دارد که چیزی به این مهمی خدا به ما داده و ما از آن به همین سادگی برای چیزهای بی ارزش استفاده کنیم.
کاش می شد در فکرمان چیزی جز خدا و برای خدا نبود.
به امید روزی که به غیر خدا و به جز برای خدا به چیزی فکر نکنیم.
هیچ وقت برای برگشت به آغوش خدا دیر نیست.
(التماس دعا).