بیقرار
من داغدار ذکر های آخرینم
من بیقرار خیبر و فتح المبینم
آغوش من آرامگاه صد شهید است
چشمان من زائر به رگهای برید است
من زائر مصداق های سرخ مرگم
من داغدار غنچه های برگ ، برگم
پایم درون قتله گاه فکه گیر است
قلبم میان تنگهءچزابه اسیر است
چشمان من مبهوت بستان وجفیر است
من عابد و سنگر برایم همچو دیر است
ای لاله های سرخ آه ای فاطمیون!
آه ای طلائیه، شلمچه ، آه مجنون!
رفتید ای یاران، ولی جامانده ام من
ای کاروان تنهای تنها مانده ام من
لبیک ها لبیک ها آخر کجائید؟
با حنجر مسکوت من بیعت نماید
همسنگرم بشکن حدیث غربت من
ای شمع ، الرحمن بخوان بر تربت من
من آتشی از زیر خاکستر نهانم
بر چفیه منقوش است خون دوستانم
من ماشه را بر روی دشمن می چکانم
من مادرش را بر عزایش می نشانم
من جرعه نوش ساغر روز اَلَستم
آن روز من با فاطمه (س) میثاق بستم
مولای من ، مولای من ، من با تو هستم
تنها گذارم گر تو را نامرد و پستم
***هفته بسیج ،میثاق یاران با مولا مبارک***